خاطرهای از برخورد محمدعلی کشاورز با کاریکاتورش
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۳۱۲۶۹
جواد علیزاده، هنرمند کارتونیست که سالها پیش کاریکاتوری از چهره زندهیاد محمدعلی کشاورز در ماهنامه «طنر و کاریکاتور» کشیده بود، به بهانه درگذشت این هنرمند فقید خاطره رو به رو شدن با کشاورز را بعد از کشیدن این کاریکاتور روایت کرد و گفت: هرگز این برخورد هنرمندانه و انتقادپذیرانه و آزادمنشانه زندهیاد کشاورز را با کاریکاتورش و نیز با شخص کاریکاتوریستش، فراموش نمیکنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، جواد علیزاده ـ هنرمند کارتونیست و مدیرمسوول مجله «طنز و کاریکاتور» ـ با انتشار کاریکاتور زندهیاد محمدعلی کشاورز که سالها قبل بر جلد این مجله درج شده است، خاطرهای را از برخورد این هنرمند فقید بعد از دیدن کاریکاتور، روایت کرده که به شرح زیر است:
«بعد از انتشار شماره بهمن ۷۴ مجله با روی جلدی درباره سریال پدرسالار که کلی هم آن شماره گل کرد و من پدرسالار را بر اساس داستان سریال در قالب یک ژنرال قلدر ماب و دیکتاتورصفت عشق سووئیچ به تصویر کشیده بودم که ابهت و هیبتش در حال افول است و به کاریکاتور عنوان فروپاشی "ژنرال اسدوویچ پدر سالارسووئیچ!" داده بودم.
تصادفا دو ـ سه روز بعد از انتشار مجله در مراسمی احتمالا در تالار وحدت که جمعی از هنرمندان سینما و تلویزیون وهنرمندان تجسمی حضور داشتند یکی از دوستان مشترک یکهویی من را با محمدعلی کشاورز روبهرو کرد و بدون هماهنگی قبلی با من به کشاورز گفت "بفرما این همان کاریکاتوریستی که شما که را کشیده و دنبالش میگشتید". من از خجالت آب شدم چون به دلیل کمرویی و رودربایستی حضوری، هیچموقع دوست نداشتم و ندارم با چهرهها و سوژههای آثارم رودررو مواجه شوم و من هم چون در آن کاریکاتور کم نگذاشته بودم و با توجه به دفورمه کردن چهره کشاورز و نشان دادن او در قالب یک ژنرال خشن و متعصب و نیز با در نظر گرفتن جذبه و ظاهر جدی محمد علی کشاورز در آن لحظه انتظار برخورد زیاد گرمی از ایشان نداشتم، به شوخی و جدی گفتم "خلاصه جسارت من را ببخشید منظورم شخصیت پدرسالار بود نه شخص شما. خندهای کردند و گفتند اتفاقا خیلی هم خوشم آمد. البته اولش خودم متوجه چاپ کاریکاتور نشدم که دخترم زنگ زد و گفت بابا چه نشستهای که کاریکاتور محشرت رفته روی جلد مجله و من هم چند نسخه خریدم!!."
من هرگز این برخورد هنرمندانه و انتقادپذیرانه و آزادمنشانه زندهیاد کشاورز را با کاریکاتورش و نیز با شخص کاریکاتوریستش و کلا خاطره آن دیدار و مکالمه کوتاه را فراموش نمیکنم. یادش گرامی، نامش جاویدان.»
لینک کوتاه: asriran.com/0034u6منبع: عصر ایران
کلیدواژه: محمدعلی کشاورز محمدعلی کشاورز زنده یاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۳۱۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نامه سرگشاده محمد قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمد قوچانی سردبیر و صاحبامتیاز نشریات "آگاهی نو" و "کتاب نامه" طی نامهای سرگشاده به سازمان تامین اجتماعی، روش برخورد "مغازه"ای کارشناسان این سازمان را برای تایید لیست بیمه مطبوعات مورد نقد قرار داده است. متن این نامه که در صفحهی شخصی او در اینستاگرام منتشر شده به این شرح است:
این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی
دو مجله "آگاهی نو" و "کتاب نامه" با تولید محتوایی بیش از دو هزار صفحه در سال چهار نفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجهاش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بودهایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند. سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامهنگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم. بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند. مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشتههای ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است. سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید میشود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم ؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمیتوانم با روزنامهنگاران برخورد اداری کنم! ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیردولتی) بنگاههای ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد . اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم . چرا در شبهای صفحهبندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟ اصلا چرا مجله را ورق نمیزنید که کارنامه ما را ببینید . قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره اش را بالا ببریم. روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسید ... رونوشت : ۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲. وزارت کار ۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک ... ۲۵۹۵۷ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901166